سکوت جرم کوه ها نیست
وسوختن جرم خورشید ابدا
جرم نکرده ام که بره ی قلبم
رها بشود در چراگاه زمین
باعلفهای مسموم
دراغوش برق نگاه گرگهای نیمه وحشی
دنیا قانون دارد
کوه هماره لال
ومذهب خورشید اتش
وزندگی کابوس بلند جهان
وتو بی خیال سوت می زنی هستی را
ورهایم می کنی باکابوسهای وحشی
من زمین را باتو دوست دارم
حتا اگر علفهایش مسموم
حتا اگر اهالی اش وحشی
کابوس جهان تمام میشود
پراز رویای زندگی میشوم
تو در کنارم ارام خوابیده ای
من تنفس میکنم بهشت را