دلم تنگ است

 

دلم...

دلم امشب چه آرامست

ولی چشمهایم بارانی

نمی دانم که امشب

باز هم به دیدارم میایی

دلم تنگ است پر درد است

بدون تو خوشی ننگ است

سکوت مبهمت را همین یک شب بیا بشکن

که سخت محتاج صدایت هستم

دلم امشب چه اشوب است

بدون تو چه تنهایم

بدون تو و دست هایت

ببین هم آغوش سنگ هایم

بیا با من بخوان شعر امیدت را

که من نومید بی تو می بارم

برای تو و چشمان زیبایت

ببین تا صبح با گریه بیدارم



:: برچسب‌ها: دلم , سکوت , صدا , درد , صبح ,
|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
نویسنده : فاطیما
تاریخ : 18 / 10 / 1390

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد